دل نوشته های یک مادر به پسر 15 ماهش
عزیزکم باورم نمیشه که 15 ماه شدی و من 15 ماه است که مادر پسرکی شیرین و خوردنی هستم ....اصلا باور ندارم که انقدر تند تند داری بزرگ میشی ... یک حس عجیبی دارم از این روند رشد تو قند عسلم هم شاد و خوشحالم هم غمگین و گوشه گیر .. شاد از اینکه داری بزرگ میشی و البته مستقل و برای خودت اقایی شدی و من و بابا جون از این روند رشدت و قد کشیدنت جلوی چشمانمون غرق شادی و لذت میشیم و غمگین از اینکه روز به روز داری مستقل تر میشی و نیازت به ما کمتر و کمتر البته ناگفته نماند از اینکه انقدر به من نچسبی بدم هم نمیادا ( چشمک ) خلاصه که این روزهای قشنگ بهاری یه حس عجیبی تو دلمه نمی دونم خاصیت بهاره یا من اینطوری شدم یک لحظه پر جنب و جوش و سرشاز از ...
نویسنده :
ازاده
17:04