احسان عزیزاحسان عزیز، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

احسان عشق مامان و بابا

دل نوشته های یک مادر به پسر 15 ماهش

1391/2/16 17:04
نویسنده : ازاده
170 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم باورم نمیشه که 15 ماه شدی و من 15 ماه است که مادر پسرکی شیرین و خوردنی هستم ....اصلا باور ندارم که انقدر تند تند داری بزرگ میشی ... یک حس عجیبی دارم از این روند رشد تو قند عسلم هم شاد و خوشحالم هم غمگین و گوشه گیر .. شاد از اینکه داری بزرگ میشی و البته مستقل و  برای خودت اقایی شدی و من و بابا جون از این روند رشدت و قد کشیدنت جلوی چشمانمون غرق شادی و لذت میشیم و غمگین از اینکه روز به روز داری مستقل تر میشی  و نیازت به ما کمتر و کمتر البته ناگفته نماند از اینکه انقدر به من نچسبی بدم هم نمیادا ( چشمک )

خلاصه که این روزهای قشنگ بهاری یه حس عجیبی تو دلمه نمی دونم خاصیت بهاره یا من اینطوری شدم یک لحظه پر جنب و جوش و سرشاز از عشق و شادی و دقیقا لحظه دیگه دلگیر و ناراحت و ....


بگذریمممممممممممممم ..................


از احوالات تو قند عسلم اگه بخوام بگم باید تمام کاغذ و خودکارهای دنیا رو جمع کنم و شروع کنم به نوشتن انقدر که هر روز داری کارهای جدیدتر و جالب تر میکنی  یکیش اینه که :

وقتی حاضر میشیم که بریم بیرون دیگه از بغل پاهای ما تکون نمیخوری و هر جا که بریم با ما میایی و وقتی هم که میریم از در بیرون تند تند ما رو بوس میکنی ........... الهییییییییییی قربون اون بوس کردنت بشم من 

یکی دیگه اینکه خیلی توی رقص تبحر پیدا کردی و با اهنگهای مورد علاقت میرقصی

و هزارتا کار جدید دیگه که به زودی میام و مینویسیم  ههههههههه چون یه کار جدید دیگه هم بلدی که تا لپ تاپ روشن باشه میایی خاموش میکنی و الان بیدار شدی واااااااااااااااااااااااای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)